يكي از سؤالهايي كه ممكن است در بارهي مهدويّت در ذهنها پديد آيد، اين است كه ((فلسفهي حكومت عدل جهاني چيست؟ چرا بايد در آخر الزمان، حكومتي توحيدي و عالمي بر پا شود؟ آيا صرفاً جنبهي تعبّدي دارد و از جمله اموري است كه قرآن و سنّت به آن خبر داده و تعبّداً بايد به آن اعتقاد پيدا كرد - و لذا در بعضي از كتب، اين قيام جهاني، از علائم قيامت شمرده شده است - و يا اين كه از غير راه تعبّد نيز ميتوان آن را اثبات كرد و به آن ايمان آورد؟)).
به نظر ميآيد كه از غير راه تعبّد نيز ميتوان ضرورت تحقّق اين حكومت و قيام را در آخر الزمان، به اثبات رساند و براي آن، زير بناي عقلي يا عقلايي فرض كرد.
ما، در اين مقاله، اين موضوع را از دو منظر، بررسي خواهيم كرد:
1- ضرورت حكومت عدل جهاني از ديد انديشه و خرد.
2- لزوم حكومتي عادل در آخر الزمان.
يكم - ضرورت حكومت عدل جهاني
ضرورت حكومت عدل جهاني را از چند راه ميتوان اثبات كرد:
الف) راه فطري؛
ب) راه عقلي؛
ج) راه تاريخي.
الف) راه فطري
ايمان به حتميّت ظهور منجي عالم در فكر عموم انسانها وجود دارد. منشأ اين فكر، يك رشته اصول قويّ و متين است كه از سرشت و فطرت اصيل انساني سرچشمه گرفته است؛ زيرا، بشر، فطرتاً، طالب رسيدن به كمال در تمام مجالات مربوط به خود است و او ميداند كه اين كمال، تنها، در سايهي حكومت عدل توحيدي الهي تحقّق مييابد.
:: برچسبها:
انتظار ,
مهدویت ,
حكومت عدل جهاني ,
فطرت ,
آخر الزّمان ,